عطرها خاطره انگیزند
عطرها خاطره انگیزند؛
این صحبت خیر فقط شاعرانه، بلکه علمی نیز می باشد. عطرها و خاطرات، برای مدام در هم آمیختهاند. گلشن تابستانی، جنگل های گرمسیریِ مملواز تازگی، بادملایم کنار دریا، کیک سیب و آتشکدهای دنج، بوی چوب در هم اکنون سوختن، رایحه گندم زار، بوی باران و ... خاطرات قبل و شعف آن زمان را برایمان زنده مینمایند. مطالعات امروزی انجام یافته بر روی اخلاق آدم نشان دادهاند که روایح، اضافه از تصاویر خاطره انگیزند. رایحه، احساساتی میسازد که مستقیما شمارا به خاطرهای در پیشین پرتاب مینماید.
صورتگیری خاطرات منفی
ما بواسطه روایح، خاطراتی از لحظات تلخ و منفی معاش را هم بیاد میاوریم. روایحِ مربوط به رخدادهای زخمزا میتوانند عکس العملهای منفی را در ما برانگیزانند. دو محقق بنامهای ورمتن و برمنر در ده سال گذشته، سه مطالعه موضوعی بالینی بر اشخاص در گیر به نقص اضطراب بعد از سانحه انجام دادند. حاصل نشان بخشید که یکیاز بیماران شدیدا با بوی یک موتور دیزل برآشفته و مضطرب میشد؛ به همین عامل وی از شرایطهایی که ممکن بود پشت کامیونها قرار گیرد و این عطر را استشمام کند، اجتناب میکرد. این رایحه اورا به ده سالها قبلی، هنگامیکه در نزاع ویتنام بود، میپیروزی: ماشینی در اکنون سوختن دربین دود؛ گریز از هراس و شم ناراحتی و گناه از سوختن سربازانی که عزیزان وی بودند در حریق.
تفاوت شم بویایی با دیگر حواس پنجگانه
این تفاوت در آناتومی مغز مخفی میباشد. حباب بویایی باطن بینی میباشد و سیگنالهای بویایی از روش آن به مغز وارد میشوند تا پردازش اول عطر صورت بپذیرد. این حباب مستقیما به آمیگدال و هیپوکامپ مغز متصل میباشد و این دو حیطه از مغز با عاطفه ها و صورتگیری خاطرات دارای ربط می باشند. داده ها لمسی، بصری و شنوایی بهاین دو حیطه منتقل نمیشوند؛ به همین عامل میباشد که شم بویایی بیش از دیگر شمها موجب عکس العملهای عاطفی و بیاد آوردن خاطرات میشود.